Logo خیریه فردای سبز شریف
شکستن چرخۀ فقر

شکستن چرخۀ فقر

نقش سازمان‌های مردم‌نهاد در شکستن چرخۀ فقر

📝زهرا طاوسی/شمارهٔ ۱


یکی از مهم‌ترین مسائلی که گریبان‌گیر کشورهای در حال توسعه‌ای مانند ایران می‌باشد، مسئله فقر است. فقر را می‌توان از سه جنبه بررسی نمود: فقر درآمد، فقر دسترسی و فقر قدرت. رایج‌ترین مفهوم سنجش فقر، فقر درآمد می‌باشد. فقر درآمد را می‌توان با شاخص‌هایی مانند خط فقر، ضریب‌جینی نسبت فقر نسبی و درآمد و توانایی افراد مورد بررسی قرار داد. افراد ساکن در محلات کم‌برخوردار علاوه‌بر داشتن دستمزد کم، اغلب به علت استفاده از وام‌های رسمی و غیررسمی و عدم برخورداری از تأمین مالی در استطاعات، بیشتر در روایت فقر باقی می‌مانند و توان گردآوری و تقویت دارایی‌ها را ندارند.
مفهوم‌ دیگر فقر، فقر دسترسی است؛ به این مفهوم که بیشتر فقرا در محله‌هایی زندگی می‌کنند که دسترسی مناسب به زیرساخت‌ها و خدمات پایه را ندارند، توان ورود به بازار رسمی زمین و مسکن و کار را ندارند و توان و حق انتخاب آنان در بسیاری از موارد بسیار محدود است. بر این اساس در مشاغل خطرناک شاغل می‌شوند و در اماکن خطرناک و آسیب‌پذیر ساکن می‌شوند. در این ارتباط، ضعف دسترسی به اطلاعات، آموزش مناسب و بهداشت نیز از موارد بسیار اساسی است. (نصیریان،35:1387).
مفهوم سوم فقر، فقر قدرت است که به ناتوانی در تعیین سرنوشت و تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری در ارتباط با خود و اجتماع مربوط می‌شود؛ فقر، قدرت به معنی نداشتن نقش در برنامه‌های اجتماعی و شهری و نداشتن قدرت رقابت با دیگر گروه‌های اجتماعی به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات است. (ایراندوست، 3:1389).
سازمان ملل متحد در مورد فقر و به‌ویژه فقر شهری علاوه‌بر کمی درآمد، عوامل اصلی دیگری همچون کمبود سرمایۀ انسانی (آموزش پایین و فقر بهداشتی و فقر ظرفیت)، ضعف سرمایۀ اجتماعی (کمبود شبکه‌های حمایت خانواده و حمایت ضعیف از بازار کار) و سرمایۀ مالی پایین (فقدان سرمایه‌ای مولد برای ایجاد درآمد) را تعیین‌کنندۀ فقر موردتأکید قرار داده است.
از دیگر مفاهیمی که برای روشن شدن بحث حاضر باید به آن پرداخته شود، مفهوم دور تسلسل فقر است. دور تسلسل فقر (تله فقر) یکی از نظریه‌هایی است که دلایل فقر، توسعه نیافتگی و تداوم آن را در کشورهای جهان سوم بیان می‌کند. این نظریه که توسط نورکس مطرح شد، بر پایۀ تفکرات کینزی بود. نورکس در این زمینه معتقد است که عدم‌انگیزه سرمایه‌گذاری، پایین بودن قدرت خرید مردم است که خود نتیجۀ سطح پایین بهره‌وری است. سطح پایین بهره‌وری ناشی از سطح پایین سرمایۀ به کار رفته در تولید است که حداقل بخشی از آن به سبب عدم انگیزه سرمایه‌گذاری است(پاپلی یزدی، ۱۳۸۲:۲۷۰). با‌توجه‌به ‌مدل دور تسلسل فقر متوجه می‌شویم که درآمد پایین سبب می‌شود تا مردم کم‌درآمد نتوانند پس‌اندازی داشته باشند و تا زمانی که پس‌انداز نداشته باشند نمی‌توانند به‌طور مؤثری در مشاغل و حرفه‌های پرسود سرمایه‌گذاری کنند و تا زمانی که سرمایه‌گذاری مؤثر نداشته باشند، بازدهی مناسبی نیز نخواهند داشت و این چرخه دوباره و دوباره اتفاق خواهد افتاد و خود را بازتولید می‌کند.
برای کاهش و کنترل گسترش فقر در کشور، نهادهای دولتی وظایفی دارند؛ یکی از مهم‌ترین وظایف و اقدامات دولت‌ در این خصوص، تشویق و تقویت تشکل‌های مدنی، تقویت آموزش‌های عمومی و واگذاری بخشی از وظایف به نهادهای مردمی در جهت افزایش سرمایه‌های اجتماعی می‌باشد. ناگفته مشخص است در کنار این تقسیم وظایف، دولت باید بخشی از هزینه‌های این نهادها را نیز پوشش دهد. اما به‌طورکلی سازمان‌های مردم نهاد به‌عنوان بازوی کمکی دولت و همچنین حلقه واسطۀ دولت و مردم می‌توانند بسیار مؤثر عمل کرده و فعالیت‌های خوبی را انجام دهند. یکی از قلمروهای بسیار تأثیرگذار سازمان‌های مردم‌نهاد، بحث آموزش به شهروندان می‌باشد. با‌توجه‌به توضیحات بالا، زمانی که یک کشور و در مقیاس کوچک‌تر یک خانواده درگیر چرخۀ فقر می‌شود، یکی از راه‌های گریز از این چرخه، آموزش درست در راه ایجاد کسب‌وکار مناسب می‌باشد.
سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن‌ها) می‌توانند با انجام فعالیت‌های گوناگون به واسطۀ پشتوانۀ نظری دانشگاهیان، افرادی را از دام این چرخۀ فقر برهانند و به جامعه و مسیر مطلوب بازگردانند.