آغاز راه: زمستان ۹۹
1399/12/13
تصویری از تلاش و تنگدستی:
مادر 28 ساله با دو فرزندش پسر 11 ساله و پریا (۸ ساله) در آستانه عید، میان وسایل چهارشنبه سوری و ماهی قرمز، با چهره هایی خسته از دستفروشی و نظافت منازل.
چالشها:
بیماری مادر: التهاب روده، خونریزی و سرطان خوشخیم معده ...
مشکلات کودکان: پریا با داشتن اوتیسم خفیف، با حافظه ضعیف و نیاز فوری به گفتار درمانی، آنقدر مشکلات جسمی پریا زیاد بود که بچه های دیگر او را مسخره می کردند ، او نمیشنید و گفتارش مفهوم نبود، شبیه بچه هایی که از لحاظ ذهنی مشکل دارند، هیچ وقت یادم نمی رود که در اردوی مشهد مقدس بارها بچه های خیریه را می دید ولی باز هم نمی شناخت ....
تلویزیون شکسته، گوشی قدیمی که آموزش آنلاین را غیرممکن می کرد.
همسر معتاد و خشونتگرا که خانواده را رها کرده بود.
پولی برای تمدید قرارداد خانه نداشتند .
گامهای روشن: از تابستان ۱۴۰۰ تا امروز
🩺 کمک های کلیدی خیریه:
۱. سلامت:
تأمین هزینه های اندوسکوپی و پیگیری بیماری های مادر مخصوصا درمان سرطان معده.
آغاز جلسات گفتاردرمانی برای پریا (هفتهای ۲-۳ جلسه).
خرید سمعک برای بهبود شنوایی پریا (شنوایی یک گوش: ۸۰٪، گوش دیگر: ۴٪).
۲. آموزش:
تعامل با معلمان برای پیگیری تحصیل پریا و برادرش.
تأمین گوشی برای دسترسی به شاد.
۳. اشتغال:
فروش صنایع دستی(رزینکاری) ساخته شده توسط خانواده در غرفه های دانشجویی.
۴. مسکن:
کمک به تامین خانه با پرداخت رهن و اجاره (در طول چند سال از ۱۳ به 90 میلیون تومان).
امروز: بهار ۱۴۰۴
✅ دستاوردهای چشمگیر:
پریا (اکنون ۱۲ ساله):
بهبود نسبی حافظه با گفتاردرمانی.
استفاده از سمعک و پیشرفت در مدرسه (کلاس سوم).
این پیشرفت به طوری ملموس است که وقتی پریا را ببینید تا چند دقیقه متوجه مشکات جسمی او نمی شوید. گاهی پریا به تنهایی از مدرسه بر می گردد، گاهی برای مادر خرید می کند، او بچه های خیریه را میشناسد و دیگر آن فراموشی را ندارد. او هیچ وقت شما را فراموش نخواهد کرد.
مادر (۳۳ ساله):
کاهش نسبی مشکلات گوارشی و درمان کامل سرطان معده.
درآمدزایی کم از طریق رزینکاری و فروش صنایع دستی توسط قرفه های دانشجویی.
پسر (۱۶ ساله):
معدل ۱۷ در کلاس نهم.
❌ چالشهای باقیمانده:
نیاز فوری به 50 میلیون تومان برای افزایش رهن و پرداخت اجاره (قرارداد تا خرداد 1404).
هزینه 10 میلیون تومانی برای تزریق دارو به انگشتان طاها. انگشتان او سیاه شده و نیاز به درمان دارد.
عمل انحراف چشم پریا و پیگیری معلولیت ذهنی خفیف او.
نقش شما در این داستان:
«این پیشرفتها تنها با همراهیتان ممکن شد!
هزینه جراحی چشم پریا را تأمین کنیم.
برای دندانپزشکی پسر و فیزیوتراپی مادر نیاز به کمک داریم.
خانواده نیاز به لباسشویی و جارو برقی دارند
برای کار نیمه وقت و سبک در نسیمشهر فرصتسازی کنیم.
از فروش صنایع دستیشان حمایت کنید: هر خرید، یک قدم به سوی استقلال آنهاست!»
📌 نکته پایانی:
این خانواده، نماد مقاومت در برابر توفانهاست. قصه آنها با یک کلیک شما ادامه دارد...