در هیئتها و جلسات مذهبی هم به همین گونه بود. وقتی میدید صاحبخانه برای پذایرایی مشکل دارد، بدون کمترین حرفی برای همه میهمانها و عزادارها غذا تهیه میکرد.
به دوستان می گفت: ما وسیله ایم، این رزق شماست.
یکبار به ابراهیم گفتم: داداش اینهمه پول از کجا می یاری؟! از آموزش و پرورش ماهی دو هزار تومان حقوق می گیری، ولی چند برابرش را برای دیگران خرج می کنی!
نگاهی به صورتم انداخت و گفت: روزی رسان خداست. در این برنامه ها من فقط وسیله ام.
من از خدا خواستم هیچوقت جیبم خالی نماند. خدا هم از جائی که فکرش را نمی کنم اسباب خیر را برایم فراهم میکند.
سلام بر ابراهیم ج۱