خستگیِ مادری که دیگر جایی برای ماندن ندارد
از زبان مادر:
شوهرم معتاد و خلافکار بود تا جایی که سر از زندان درآورد. بعد از جدایی، من ماندم و چهار فرزند. قبلا در خانههای مردم کار میکردم، اما حالا دیگر توانم را از دست دادهام.
دختر ۲۰ ساله ترک تحصیل کرده و بهدلیل مشکل ریه دیگر نمیتواند کار کند و تعهد چندانی به خانواده ندارد.
دختر ۱۸ ساله در دوران عقد است و گاهی شبها از درد پا خواب ندارد و نیاز به درمان دارد.
دختر کلاس سومی از درد قلب رنج میبرد و باید پیگیری شود.
پسر ۴ ساله کوچکترین عضو خانواده است.
قدم شما میتواند خانهای دوباره برایشان بسازد.