مردی با کمر و زانوی جراحیشده، هنوز نان میآورد
از دل مادر: "با همه سختیها ساختیم… نه برای اینکه نیاز نداشتیم، برای اینکه عزتنفس داشتیم. تا اینکه حالِ دخترم رو معلمش دید، خودش پیگیر شد و ما رو رسوند به فردای سبز."
پدر کارگر بیمار، مادر بیمار و ۴ دانشآموز. وسایل مربوط به جهیزیهی مادر و قدیمی است؛ در حدی که درِ یخچال بسته نمیماند و اجاق گاز هم از کار افتاده. این خانه به نفس تازهای نیاز دارد.
اگر بتوانید همراه شوید، شاید همین قدم، دعای مادری را مستجاب و دست پدری را سبکتر کند.