هیچ چیز نمانده به جز یخچال و فرش
از زبان مادر:
تمام پول رهن خانه خرج اجاره و قبضها شد. تصمیم گرفتم جدا از شوهرم زندگی کنم و در حال طلاق هستیم. وقتی برای بردن وسایلم رفتم، دیدم همه وسایل را فروخته و فقط یک یخچال و یک فرش باقی مانده بود؛ حتی یک ماهیتابه نمانده بود تا برای دخترم یک تخممرغ بپزم.
برای آغاز دوبارهشان همراه شویم.